کتاب عشق غریبه ها
کتاب عشق غریبه ها
1 عدد
خطرهای بزرگ، گامهای کوچک
سخت است تجربهی تازه و متقابل انگلستان و ایران را در سالهای ابتدایی سدهی هجدهم بیش از حد بزرگ جلوه دهیم. در آن زمان، هر دو کشور بر شناختی منقطع، کهنه، و غیر مستقیم از یکدیگر تکیه داشتند که خاستگاه آن تبادلات کوتاه ولی فشردهی سفیران و تاجران عهد شکسپیر بود. درست است که کمپانی هند شرقی تا اوایل سدهی ۱۸۰۰ در بندر بوشهر و شهرهای مرکزی ایران مانند شیراز کارگزار محلی استخدام میکرد، ولی آنها معمولاً یا هندی بودند یا ارمنی و پیامهایی که با قاطر و کشتی میفرستادند، در لندن یا کلکته که بسیار دور بود، معمولاً به درستی ترجمه نمیشد و در هالهای از ابهام میماند. در سال ورود محصلان به لندن، فرستادهی سابق کمپانی هند شرقی به تهران، سر جان ملکم، هنوز کتاب پیشرو خود، تاریخ ایران، را منتشر نکرده بود (زمانی هم که سر ویلیام اوزلی و ویلیام پرایس روایتشان از سفر به ایران را منتشر کردند دانشجوها دیگر روانهی وطن شده بودند).
صفحه ۶۱ما همه انسانهای تنهایی هستیم، ولی تو فرق میکنی
مروری بر کتاب سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش نوشتهی هاروکی موراکامی
«استعداد ممکن است موقتی باشد و کمتر کسی هم میتواند همهی عمر نگهش دارد»
بخشی از کتاب «سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش» اثر هاروکی موراکامی
«آرام بگیرید٬ برادر!»
بخشی از کتاب «غول مدفون» اثر كازوئو ایشی گورو