کتاب صومعه پارم

نویسنده: استاندال

این داستان در زمستان سال ۱۸۳۰ و در سیصد فرسنگی پاریس نوشته شده است؛ از این روی هیچ اشاره ای به قضایای ۱۸۳۹ در برندارد.

سالها پیش از ۱۸۳۰، در زمانی که ارتشهای ما اروپا را می پیمودند، تصادف در «پادوآ»، شهر دل انگیز ایتالیا، برگ سکونتی در خانه کاهنی، در اختیار من نهاد و چون اقامتم در آن خانه به طول انجامید من و او با هم دوست شدیم.

در اواخر سال ۱۸۳۰ که دوباره از پادوآ می‌گذشتم به خانه کاهن شتافتم. او دیگر در قید حیات نبود؛ من این را می‌دانستم، لیکن میخواستم تالاری را که شبهای خوش بسیاری در آن گذرانیده بودم و از آن پس بارها حسرت آنها را خورده بودم بار دیگر ببینم. در آنجا با برادرزاده و زن برادرزاده کاهن روبرو شدم و - آنان از من چون دوستی دیرین پذیرایی کردند. چند تن دیگر هم سررسیدند و تا دیرگاه شب از هم جدا نشدیم. برادرزاده کاهن دستور داد زامبارونی عالی از کافه «پدروتی» آوردند.

افزودن به پاکت خرید 550,000 تومان

کتاب صومعه پارم

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

می‌خواهم رؤیای سیب‌ها را بخوابم

معرفی نمایشنامه‌ی عروسی خون نوشته‌ی فدریکو گارسیا لورکا

تصویر پرعظمت امپراتور

معرفی کتاب زندگی ناپلئون نوشته‌ی استاندال

مُهر پستی ونیز

معرفی کتاب هتل شبح‌زده نوشته‌ی ویلکی کالینز

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 550,000 تومان