کتاب شکری پسر یعقوب
 روی جلد کتاب شکری پسر یعقوب

کتاب شکری پسر یعقوب


ناشر: برج
نوع جلد:شمیز،رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
مشخصات بیشتر
افزودن به سبد خرید
موجودی
1 عدد
60,000 تومان
درباره‌ کتاب

میترا

درِ حلبی انباری از لولا کنده شد و خم شد و جیغ کشید و پرت شد دم راه‌پله و جام نیم‌دری اتاق‌های تو حیاط خرد شد و ریخت کف زمین و سقف کولر آبی. شکری جفت گوش‌هایش کیپ شد و سرش گیج رفت. مش‌يعقوب، همان‌طور تکیه داده به دیوار و دست پناهِ تش سیگار، خشکش زد و جم نخورد از سر جایش. غلومی پایین تارمه چشمش به ردّ جت‌های عراقی بود که باعجله جانب غرب دور می‌شدند. رگبار توپ ضدهوایی رعشه انداخته بود به جان همه چیز و بوی دود و خرج سوخته هوا را انباشت. منصور لب بام داد زد: «دستمون نمی‌رسه بهشون، خیلی بالا می‌پرن» 

و از نو برگشت و رو به نقطه‌ی نورانیِ چالاک شلیک کرد. جرینگه‌ی پوکه‌های داغ که زمین می‌خورد، غلومی را کشاند طرفشان. کله‌اش را آورد پایین و جوری که انگار زمین را بو می‌کند، رفت آن‌ور حیاط. دلدل که تازه از شوادان بالا آمده بود نفس‌نفس‌زنان گفت: «ئی جنرال آجودان رو از سربون بیارین پایین، طیاره رو نندازه سر خودمون.»

غلومی کف دستش را تو تاریکی سر آجرفرش‌ها می‌کشید و پوکه‌ها را یکی‌یکی پیدا می‌کرد. شکری برگشت پیش مش‌یعقوب که سیگارش خاموش شده بود و خودش سیاه و تار بود. آژیر آمبولانس‌ها و ماشین‌های آتش‌نشانی و هیاهوی آدم‌ها را شنید که باعجله روانه‌ی محل انفجار بودند. دلدل از پله‌ها بالا آمد.

صفحه ۶۹

مشخصات کامل کتاب
نام کتاب: شکری پسر یعقوب
ناشر: برج
نوع جلد:شمیز،رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
تعداد صفحات:206
شابک:9786227280234
شماره چاپ:1
سال چاپ:1400
پشت جلد کتاب شکری پسر یعقوب
روی جلد کتاب شکری پسر یعقوب
امتیاز و دیدگاه کاربران
امتیاز دهید!
شما هم درباره این کتاب دیدگاهتان را ثبت کنید!

هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
افزودن به پاکت خرید 60,000 تومان