کتاب سقراط
کتاب سقراط
یک هنرمند ، یک اندیشمند، باید حق داشته باشه
نظرش رو بدون ترس و لرز بیان کنه!
اون حکومتی که نعیین کنه آدمها چی باید بگن
یا چگونه باید فکر کنند،
در واقع شکلی از برده داری مدرن رو اعمال میکنه!
آنیتوس پس نظر تو اینه!
سقراط آثارِ اُریپید هیچ وقت خوراک باب طبعی برای آتنیها نبوده و نیست.
آنیتوس تو خودت هم یه آتنی هستی !
سقراط من یه خرمگس پیرم که اگر بتونم خودم رو بشناسم، شاهکار کردهم !
آنیتوس با این همه ، نمایش خوشمزهای بود ... وقتِ همگی به خیر. آیسکینس!
آنیتوس و مِلِتوس میروند. آیسکینس، سرافکنده به دنبال پدرش راهی میشود.
تئودوته [به سقراط ] خوشم اُومد ... خوب حالش رو گرفتی !
سقراط چیه افلاطون ؟ عصبانی هستی ؟
افلاطون حکومتِ ما رو نگاه کن ببین از کیها تشکیل شده؛ یه مشت گدا گشنهی بی سروپا یا مرفهین بی درد و بیسواد که تنها
دلخوش به اینند که برآمده از مردمند!
سقراط مگه نیستند؟
افلاطون کدوم مردم سقراط؟ یه چوپان که در تمام عمرش جز رنگِ پشگل، رنگی ندیده و تنها آوای ملکوتی در گوشش ، زنگِ
گردن بزغالههاشه؛ چی از علوم سیاست و فنِ کشورداری میفهمه که حق رأی داسته باشه؟
صفحه 40