کتاب سرود کریسمس | نشر نودا

نویسنده: چارلز دیکنز

هنوز هوا سرد و مه‌آلود بود؛ سردِ سرد مثل قبل. پسرکی جلوی سوراخ کلیدِ درِ دفتر اسکروج خم شد و شروع به خواندن سرود کریسمس کرد. در اولین نُت بود که اسکروج با خط کشی در دست به سوی در حمله کرد. آوازخوانِ جوان با ترس و وحشت در مه و یخبندان پا به فرار گذاشت. سرانجام زمان تعطیلی دفتر فرا رسید. اسکروج با خشونت از روی چهار پایه بلند شد و با سر به منشی اشاره کرد. منشی بی درنگ شمع را خاموش کرد و کلاهش را روی سرش گذاشت.

اسکروج فریاد زد« فکر می‌کنم تمام فردا را مرخصی می‌خواهی.»

« بله آقا، اگر ممکن است.»

صفحه 17  

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب سرود کریسمس | نشر نودا

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

و تو تاوان گناهانت را خواهی داد!

به مناسبت کریسمس مروری بر کتاب سرود کریسمس نوشته‌ی چارلز دیکنز

با لوسی مانت در قرن هجدهم

مروری بر کتاب داستان دو شهر نوشته‌ی چارلز دیکنز

آرزوهای بزرگی برخواسته از فقر و تحقیر

مروری بر کتاب آرزوهای بزرگ نوشته‌ی چارلز دیکنز

کتاب های پیشنهادی