کتاب سخن عاشق (گزیده گویه ها)
کتاب سخن عاشق (گزیده گویه ها)
کل کتاب بر این اصل استوار میشود که: عاشق را نباید به یک آدم صرفاً ناخوش فرو کاست؛ عاشق آن کسی است که آنچه را که ناواقعی، یعنی مهارناشدنی، بوده از زبان او میشنویم. انتخاب روشی «نمایشی» که از نمونهها چشم پوشیده و بر کنش یکتای یک زبان بنیادین (نه یک فرازبان) اتکا دارد از همین رو است: نمونههایی از سخنان عاشق عرضه کردن، نه توصیف و تشریح این سخنان، و شخصیت اصلی آن، یعنی «من»، را باز در موضع خود نشاندن، تا گفتاری، و نه تحلیلی، به نمایش گذاشته شود. پس آنچه عرضه میشود یک سیما است - اما نه یک سیمای روانشناختی، که یک سیمای ساختاری، سیمایی که عرصهای سخنسان به خواننده ارزانی میکند: عرصهی آنکه در حال سخن گفتن با خود، عاشقانه با دیگری (معشوق)، که سخن نمیگوید، مواجه میشود.
صفحه ۱۱