کتاب سباستین
کتاب سباستین
1 عدد
وينالس شهریست در ۲۱۰ کیلومتری هاوانا. یک شهر رویایی با جنگلهای انبوهی در اطرافش و آبوهوای خنک کوهستانی. برای رفتن به وينالس هم اتوبوس هست و هم تاکسی. هم تاکسی سُلو هست که آدم را تنها میبرد، مثل دربست خودمان و هم تاکسی کالکتیو که مثل خطیهاست، با این تفاوت که میشود با دادن پولِ بیشتر از راننده خواست که بیاید و از دم در خانه سوارش کند. ایبیس میگوید جایی را میشناسد که میشود به آنها زنگ زد و خواست که تاکسی کالکتیو بفرستند و تأیید مرا که میگیرد همین کار را بکند. جایی را هم طبق معمول در وينالس میشناسد که مال زن و شوهری به اسم مارتا و چیواست که میتوانند به من اتاق و صبحانه بدهند. ظاهراً ايبيس در گرفتن تاکسی ذوق و سلیقه به خرج میدهد و از مسئول مربوطه میخواهد که خنگترین و کماستعدادترین رانندهی جهان را دنبال من بفرستند.
صفحه ۹۷آدم حس میکنه تو شلوغی های کوبا شونه به شونه ی آدما قدم میزنه
آدم حس میکنه تو شلوغی های کوبا شونه به شونه ی آدما قدم میزنه