
کتاب سال های گم شده: لنین و تجربه انقلاب اکتبر
لنین میگفت کارگران بایستی از دولت کارگری خود دفاع کنند و بر این باور بود که ضروری است روزنهای را برای تنفس اتحادیهها و کارگران متشکل در آن باز گذاشت، چرا که در غیر این صورت حزب منزوی خواهد شد. او از هر زاویهای که استدلال میکرد به حزب و حاکمیتش بازمیگشت. در اندیشه لنین تشکیلاتهای تودهای پیش از انقلاب سکوی پرش به سوی قدرت بودند و پس از کسب قدرت وسیلهای در حفظ آن. با پیشبرد این سیاست، دیری نپایید که اتحادیهها که در عمل دولتی شده بودند وظیفهای جز توجیه سیاستهای حزب و دولت و تسلیم در برابر آن نیافتند. واقعیت آن که نظریهی لنین بهرغم دارا بودن جنبههایی از واقعگرایی، نه صراحت و تمامیت نظریهی تروتسکی را داشت و نه رمانتیسم و آرمانگرایی گروه اپوزیسیون کارگری را. با این همه، ازآنجاکه تصویر واقعیتری از شرایط عمومی و تناسب قوا میان حزب و اتحادیهها به دست میداد و نه بر کشمکش، که بر سازش میان گرایشهای حزب استوار بود و از تنش میکاست هواداران بیشتری یافت.
صفحه ۸۴
