کتاب سال رویاهای خطرناک
کتاب سال رویاهای خطرناک
در زبان فارسی تعبیر بینظیری هست: «ور نم نهادن»، به معنای «کسی را کشتن، پیکرش را دفن کردن، و آنگاه روی پیکرش گل کاشتن به قصد پنهان کردنش». در سال 2011 شاهد (و درگیر) سلسلهای از رویدادهای تکاندهنده بودیم، از بهار عرب تا جنبش اشغال والاستریت، از شورشهای بریتانیا تا جنون ایدئولوژیکی بریویک در نروژ. 2011 سال رویاهای خطرناک بود، از هر دو سو: از یک سو رویاهای رهاییبخشی که معترضان را بسیج کردند، در خیابانهای نیویورک، در میدان تحریر، در لندن و آتن؛ و از سوی دیگر، رویاهای ویرانگر تیره و تاری که بریویک و پوپولیستهای نژادپرست را در سرتاسر اروپا به پیش راندند، از هلند تا مجارستان. وظیفه اصلی ایدئولوژی مسلط، همانا خنثی کردن جنبه حقیقی این رخدادها بود: آیا واکنش غالب رسانههای گروهی دقیقا مصداق «ور نم نهادن» نبود؟