کتاب زنده ام که روایت کنم
نویسنده: گابریل گارسیا ماركز
دیدگاه شخصیاش نسبت به پول خیلی بهخصوص بود. یک بار مادرم او را موقعی که سر کیفش رفته بود و میخواست به خرج خوراک ناخنک بزند غافلگیر کرد. لوئیس انریکه، در دفاع از خود، به استدلالی متوسل شد که وقیح ولی کاملا واقعبینانه بود: پولی که آدم بیاجازه از کیف یا جیب والدین برمیدارد، دزدی به حساب نمیآید، چون این پول مال همه است و والدین، از روی حسادت، آن را از بچهها دریغ میکنند، زیرا خودشان نمیتوانند این پول را خرج چیزهایی کنند که فرزندانشان میتوانند. برای اثبات صحت استدلال برادرم تا آنجا پیش رفتم که اعتراف کردم خودم هم، در شرایط اضطراری، به پولهایی که مادرم مخفیانه پسانداز میکرد دستبرد زده بود.
صفحه ۲۰۲
- نام کتاب: زنده ام که روایت کنم
- مترجم: کاوه میرعباسی
- ناشر : نی
- تعداد صفحات: 694
- شابک: 9789643127251
- شماره چاپ: 17
- سال چاپ: 1401
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: گالینگور،رقعی
- دسته بندی: داستان کلمبیایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
خوابگردهایی بیاراده
معرفی کتاب پاریس ۱۹۱۹ نوشتهی مارگارت مکمیلان
ویرانشهر اورول یا واقعیت امروز؟
مروری بر کتاب ۱۹۸۴ نوشتهی جورج اورول
دلهرههای یک تخممرغِ کوچولو
معرفی کتاب کودک هامپتی دامپتی نوشتهی دن سنتت
کتاب های پیشنهادی