کتاب دیوار فرو می ریزد
کتاب دیوار فرو می ریزد
1 عدد
نوازنده نوای مرگ بتن و آهن را مینواخت برای گروه مردمی که پیرامونش ایستاده بودند و آنچه را که میشنیدند و میدیدند باور نمیکردند. گویی در پیاده رو کنسرت صبحگاه را مینواخت به یاد کسانی که با تیر نگهبانان مرزی کشته شده بودند و برای سپاسگزاری از آنها که جان خود را به خطر انداخته فریاد زده بودند ما مردم هستیم و دیوار را ویران کرده بودند.
پشت جلد
به من از شبهای پررمزوراز سرزمین شنزارها بگو
معرفی کتاب شهرهای افسانهای، شاهزادگان و جنها (از اساطیر و افسانه های عرب) نوشتهی خیرات الصالح
پرستاران به جبهه ویتنام میروند
معرفی کتاب زنان نوشتهی کریستین هانا
دوستی که در قلب باقی میماند
معرفی کوتاه کتاب کودک یولانته در جستجوی کریسولا نوشته سباستین لس