کتاب دیباچه نوین شاهنامه
کتاب دیباچه نوین شاهنامه
2 عدد
از سر سودابه و کاووس شاه پرنیان سرخ رنگی را برمیدارند، و آنها همچنان نشسته بر تخت، تختهاشان از هم دور میشود. تخت کاووس شاه به سیاوش میرسد و او به پدر شادباش میگوید. کاووس در جام زرینی که به دست دارد گلی میاندازد و به او میدهد تا چون پیشکشی به سودابه برساند. سیاوش میرود؛ سودابه که دیگر بر تخت نیست جام را میگیرد، گل را به سیاوش میدهد و گرد وی عاشقانه میگردد و از شراب جام اندکی به تنپوش وی میپاشد. سیاوش میگریزد، و همان دم با جامهی آلوده روبروی کاووس است که به دیدن رنگ شراب بر جامه و گل در دست او رنگ از چهرهاش میپرد. زنانی بر سر میزنند. آن میان سودابه نالان جامه میدرد. سیاوش باید ثابت کند گناه از او نیست.