کتاب خانه روشنی
کتاب خانه روشنی
1 عدد
اتاق دختری سی ساله شلوغ و درهم. یک طرف، میز توالت و کنار آن میز کوچک دیگری برای تلفن. کمد بزرگی کنار میز توالت و طرف دیگر اتاق یک تختخواب تکنفری. سه در که به حمام و راهرو و اتاق مجاور باز میشود. اتاق فوقالعاده شلوغ و آشفته است. همه چیز روی هم ریخته، میز اتوکشی با اتوی برقی. کنار آن روی میزی گرامافون ترانزیستوری با مقداری صفحة موزیک، چند جلد کتاب و مجله، پخش و پلا این ور و آنور. با همه آشفتگی، وسایل اتاق نشان میدهد که دختر زندگی فوقالعاده مرفهی دارد.
پرده که باز میشود صحنه خالی است و صدای دختر جوان که در اتاق مجاور آواز میخواند شنیده میشود. چند لحظه بعد دختر با لباس خانگی و سر و وضع ژولیده وارد میشود. یک بسته لباس چرک زیر بغل دارد، در حالیکه آواز میخواند به طرف در راهرو میرود، جلو آئینه که میرسد خود را تماشا میکند، لبخند میزند و بعد وارد راهرو میشود و داد میزند.
صفحه ۷