کتاب خاطرات اردی بهشت

 روی جلد کتاب خاطرات اردی بهشت

کتاب خاطرات اردی بهشت


ناشر: مرکز
نوع جلد:شمیز,رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
مشخصات بیشتر
متاسفانه این کتاب موجود نیست
درباره‌ کتاب

دوازدهم، سر ساعت ده صبح، دم در منزل تهمینه. گفته بود به همه گفته است ده ده و نیم صبح. اگر به همه گفته است ده ده و نیم صبح، من که مثلن پدر میزبانم و به خاطر من به همه گفته است، نباید دیرتر از دیگران می‌رفتم. ده ده و نیم صبح یعنی این که ده هیچ عیبی نداشت و اصلن زود نبود. زنگ زدم. یک بار، دو بار، سه بار. ده دقیقه‌ای طول کشید. نکند امروز دوازدهم نباشد؟ نکند گفته است یازده صبح، نه ده ده و نیم صبح؟ داشتم برمی‌گشتم. می‌رفتم منزل یا از یک جایی همین دور و برها زنگ می‌زدم. شاید خواب باشند، شاید رفته باشند عیددیدنی، شاید یادش رفته باشد، شاید زنگ خراب باشد، شاید برق نباشد. با انگشت زدم به در. رفتم آن طرف کوچه، پنجره‌های طبقه‌ی بالا را که اتاق خواب‌ها بود نگاه کردم. پنجره‌ها همه کیپ، پرده‌ها همه کیپ. همه‌ی اینها ده دقیقه هم نشد. با این همه، کُفرم درآمد. داشتم می‌رفتم که صدای در را شنیدم که باز شد. برگشتم. دیدم زنی آمد لای در. رفتم جلو. دیدم تهمينه نیست. زنی بود با روسری قرمز. روسری باز بود. وقت نکرده بود ببندد. انداخته بود روی سرش. موهاش از دو طرف ریخته بود روی شانه‌هاش. موهای قهوه‌یی روشن. صاف. صورت باریک. سبزه. لبهای کلفت. رفتم جلو. نگاهی انداختم به دور و بر. حتم کردم که اشتباهی زنگ زده‌ام.

صفحه ۲۳

مشخصات کامل کتاب
نام کتاب: خاطرات اردی بهشت
ناشر: مرکز
نوع جلد:شمیز,رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
تعداد صفحات:210
شابک:9789642130436
شماره چاپ:4
سال چاپ:1396
امتیاز و دیدگاه کاربران
امتیاز دهید!
شما هم درباره این کتاب دیدگاهتان را ثبت کنید!

هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید