کتاب جنگ چهره زنانه ندارد
کتاب جنگ چهره زنانه ندارد
2 عدد
و حالا از عشق سخن خواهد رفت... عشق تنها واقعهی شخصیای است که برای انسان در جنگ رخ میدهد. سایر حوادث عمومیاند، حتا مرگ. چه چیزی برای من غیرمنتظره بود؟ اینکه آنها از عشق به اندازهی مرگ آزادانه و صادقانه سخن نمیگفتند. همیشه چیزی ناگفته میماند، گویا از خود و عشقشان دفاع میکردند. مراقبش بودند. انگار با یکدیگر عهد بسته بودند توضیح بیشتر ممنوع! پرده کشیده میشد. اینکه در برابر چه چیزی چنین گارد دفاعیای میگرفتند، کاملاً مشخص و قابلدرک است، در برابر رنجشها و افتراهای بعد از جنگ. بعد از جنگ، آنها بهشدت در معرض طعنه و افترا قرار گرفتند! بعد از جنگ آنها وارد جنگ دیگری شدند که به اندازهی همان جنگ قبلی وحشتناک بود، جنگی که از آن برگشته بودند. اگر هم کسی جرئت میکرد تا پایان صادق باشد و با شجاعت به آنچه بر او گذشته اعتراف میکرد، در پایان خواهش میکرد، «فامیل منو عوض کنید.»، یا «زمان ما رسم نبود این چیزا رو برای کسی تعریف کنن... خلاف عرف جامعه بود...» برای من بیشتر از چیزای رُمانتیک و تراژیک میگفتند.
البته این تمام زندگی نیست، تمام حقیقت نیست. اما حقیقت از دیدگاه آنهاست، حقیقتی متعلق به آنها. یکی از نویسندگان زمان جنگ صادقانه اعتراف کرد «اون جنگ نفرینشده زمانی برای قهرمانی نسل ما بود!» این عبارت در واقع کلیدواژه و مقدمهای بر زندگینامهی نسل جنگ بود.
راستی، عشق آنجا چگونه است؟ در همسایگی مرگ...
جنگ چهره زنانه ندارد
برگرفته از کتاب "جنگ چهره زنانه ندارد" نوشتهی سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ، ترجمهی عبدالمجید احمدی، نشر چشمه
تاریخچهی نوبل ادبیات
تاریخچهی نوبل ادبیات چیست و به چه کسانی اهدا میشود؟
وقتی از سر کار به خانه برمیگردم، به جای تماشای تلویزیون چه کتابهایی بخوانم؟
کتابهایی که کمک میکنند مشغلههای کاری را فراموش کنیم؛ از جین آستین تا خاطرهنویسیهای پزشکی.