کتاب جماعت گرایی
کتاب جماعت گرایی
1 عدد
هنوز دغدغه فقر و نابرابری واقعی است، هنوز مطالبه عدالت و دموکراسی جدی است، هنوز نئولیبرالیسم منفور است و هنوز طبقه مهم است. از این رو، تلاش نظری و عملی برای جست و جوی راه مناسب برای فاصله گرفتن از دنیای سراسر نابرابر و تبعیض آلود و گشایش چشم انداز امید به آینده ای عادلانه تر، دموکراتیک تر و برابرتر مسئولیتی انسانی است. اینکه ابعاد نابرابری از مقوله ای کاملاً اقتصادی به تمامی حوزه های زندگی از جمله جنسيت، قومیت، تبار، هویت و امثال آن گسترش یافته، به معنای آن نیست که نابرابری طبقاتی را نادیده گیریم یا آن را امری غیر واقعی و ذهنی قلمداد کنیم. چرا که اکثریت مردم فرودست باید جایگاه طبقاتی شان را بر دوش خود حمل کنند و نابرابری را در سیر از منزلت اجتماعی تا طبقه اجتماعی تحمل کنند. این فرماسیونهای اجتماعی هرگز توجیه کننده بی عدالتی برای فرودستان نیست.
هر دو سوی چپ و راست اغلب نسبی گرا شده اند. دیگر نه دست نامرئی و بازار آزاد رنگ و حنایی دارد و نه کسی به فکر دولت اقتدارگرای سوسیالیستی است. اما در این میان نئولیبرالیسم به مثابه یک کلاهبرداری منفعت طلبانه بر فضیلت نابرابری اصرار می ورزد و وعده بهبود وضعیت طبقه متوسط و فقیر را از طریق ریزش قطرات ثروت حاصل از رانت جویی انحصار، سفته بازی و استثمار دیگران در سطح ملی و جهانی میدهد. عصاره این رویکرد جمله قصار «هایک» است در سفر به شیلی پینوشه: «شخصاً دیکتاتوری لیبرال را به دولتی دموکراتیک ترجیح می دهم.»
جماعت گرایی بدیلی است برای رهایی از این اندیشه و نظام سراسر ناعادلانه و منحط که جز تخریب محیط زیست، بیکاری مزمن و فقیرتر شدن فقرا ارمغانی برای جامعه انسانی نداشته است. برخلاف نظر لیبرال ها تلاش برای جامعه ای برابرتر هم مولد است و هم اخلاقی.