کتاب بونوئلی ها
کتاب بونوئلی ها
1 عدد
لوسیل و سه ماهی او
هر سال، در ماه آوریل، سه ماهی قرمز، سه ماهی ژاپنی، روی چهرهی شیرین لوسیل با پیچوتابی خاموش بالا و پایین میرفتند. آن زمان پیشانی باشکوه او، بیهیچ نشانی از ابرها یا ستارههای دنبالهدار و نافرمان، رد سه موج آرام را بر خود داشت.
روزی خوش، در آغاز بهار، یکی از ماهیها ناپدید شد، ماهییی که لوسی «بافندهی رویاها» مینامیدش.
و وقتی پاییز از راه رسید، دومین ماهی ژاپنی هم ناپدید شد، آن یکی که ما – دوستان لوسیل – با لبخندی مودبانه «قلهی امواج» مینامیدیمش.
و در بهاری که از پس آن آمد، پیشانی لوسی هم به حال پیشین برگشت، چرا که سومین ماهی، «کوک خاموش آرزوها»، هم دیگر آنجا... نبود.
وقتی لوسیل، با آن دهان کوچک قلبیشکل میگوید «های»، چشم چپش عشوهگرانه نیمباز است؛ و در چشم راستش – چنان که در یک تُنگ ماهی – سایهی سومین ماهی ژاپنی، خوابگردانه، بیهدف شنا میکند؛ سایهی «کوک خاموش آرزوها»
از اسپانیایی، نوشتهشده به سال ۱۹۲۵
صفحه ۳۹