کتاب بنیادگرای ناراضی

نویسنده: محسن حمید

عجب بختی! چراغ‌ها خاموش شدند. اما شما چرا از جایتان پریده‌اید؟ وحشت نکنید جناب؛ قبلا هم گفته‌ام، قطع و وصل برق و خاموشی در پاکستان معمول است. واکنش شما واقعا غیرعادی است؛ هوا هنوز تاریک نشده است. آسمان بالای سرمان هنوز رگه‌هایی از روشنایی دارد و من می‌توانم به وضوح دست‌تان را که داخل کت‌تان برده‌اید ببینم. به شما اطمینان می‌دهم که هیچ کس کیف پول‌تان را نخواهد دزدید. لاهور با همه‌ی بزرگی‌اش به نحو چشمگیری عاری از این دست جرائم خُرد است. استدعا می‌کنم بنشینید، یا مجبور می‌شوم که من هم مثل شما بایستم. وقتی مهمانم احساس راحتی نکند، بنده نشستن را بی‌ادبی می‌دانم.

صفحه 52


افزودن به پاکت خرید 40,000 تومان

کتاب بنیادگرای ناراضی

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

کار عمیق، کار پربازده

مروری بر کتاب کار عمیق نوشته‌ی کال نیوپورت

از ترجمه‌ی اتفاقی یک کتاب، تا زندگی یک مترجم حرفه‌ای

گلی امامی: مروری بر زندگی و آثار

من کور شده‌ام

مروری بر کتاب کوری نوشته‌ی ژوزه ساراماگو

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 40,000 تومان