
کتاب بعل زبوب (سالار مگس ها)
انتشار بعل زبوب یا سالار مگسهای ویلیام گلدینگ برای همیشه دیدگاه ما را نسبت به پسر بچهها دگرگون میکند. گلدینگ در جنگ جهانی دوم دست به اسلحه شد، و هنگامی که جنگ پایان گرفت، شاهد آن بودکه مردمان کماکان در مورد آن وحشتهای سنگدلانه و گرانباری که هیتلر و رژیماش بر سر مخالفان و اقلیتها هوار کردند، مات و مبهوتاند. گلدینگ خود را ناگزیر از نوشتن در باب ظرفیت آدمی برای شر دید. منتها افزون بر این هدف، در پی آن بود که در کتابش آشکار سازد در هر کنجی از جهان امکان وقوع چنین رفتارهایی وجود دارد، حتی در مملکت علی الظاهر مترقی ای نظیر انگلستان. گلدینگ در مورد بعل زبوب مینویسد «میخواستم تصویر کلی همان درس مصیبت باری باشد که انگلیسیها مجبور بودهاند در طی یک صد سال گذشته فراگیرند؛ این که جماعتی از آدمیان ذاتاً مشابه هر جماعت دیگری از انسان هاست؛ مضافاً اینکه یگانه دشمن آدمی در کنه وجود خودش نهفته است.»
هارولد بلوم



چه خوشاقبالاند آنان که در زمانهی شوستاکوویچ زیست میکنند!
معرفی کتاب چگونه شوستاکوویچ نظر مرا تغییر داد نوشتهی استیون جانسون

باغ خودت را پرورش بده
معرفی کتاب چرا سیاست مهم است نوشتهی اندرو گمبل

عشق میتواند انسان را به دروغهای بزرگی وادار کند
مروری بر نمایشنامهی نوای اسرارآمیز نوشتهی اریک امانوئل اشمیت