کتاب بعد زیباشناختی
کتاب بعد زیباشناختی
لوکاچ در انتقاد از ایدئولوژی مدرنیسم اغلب فراموش میکند پدیده مورد مطالعه را آنچنان که خود بارها گفته و تأکید کرده است در فرآیند دیالکتیکی آن، در جریان تبدل و دگرگونیاش دریابد، و بکوشد از بتسازی و مطلقگرایی بر حذر باشد. در واقع نقد او از آثار مدرن ادبیات غرب کمابیش از همان مضامین و لحنی بهره میبرد که منتقدین سارتر (در سالهای چهل) به کار میبردند و از همان زاویهای به مدرنیسم حمله میبرد که به اگزیستانسیالیسم بهطور کلی حمله میبردند.
سارتر در اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر ایرادهای مخالفین را یک به یک برمیشمرد و نشان میدهد که چگونه اغلب دچار «سوءنیت» هستند و به معنای راستین فلسفه «عمل» او پی نبردهاند میگوید:
به ما ایراد میکنند که ما آدمیان را به گوشهگیری و ناامیدی دعوت میکنیم ... که در جهانِ ما عمل و اقدام بکلی ناممکن است ... و کارِ ما فلسفهای تخیلی مبنیبر مشاهده و تأمل است و به سوی دنیای تجمل و تفنن و تفکر بورژوایی کشیده میشود.
صفحه ۳۳