کتاب باستان شناسی سینما و خاطره یک قرن
کتاب باستان شناسی سینما و خاطره یک قرن
نوشتن درباره گدار، نوشتن دربارة گدارها است، همچنانکه به قول خود او نوشتن دربارة تاریخ سینما، نوشتن درباره تاریخهای سینما است. کالین مککیب در بیوگرافی فوقالعادهای که دربارة گذار نوشته است، این «ها» را به خوبی لحاظ کرده است، مخلص کلام مککیب این است که این گدارها هفت دورهاند.
١- تولد در ۱۹۳۰ در سوئیس، در خانوادهای نسبتاً متمول. دوران نوجوانی در طبیعت زیبای دریاچه ژنو سپری میشود. عشق به طبیعت، زندگی روستایی و البته رمانتی سیزم بَدَوی دورة نوجوانی.
۲- در پایان جنگ جهانی دوم، سفر به فرانسه، آشنایی با سینما، و البته به سرعت عشق به سینما. قرار است در سوربن مردمشناسی بخواند، اما آنقدر سرش مشغول سینماتک است که دانشگاه خود به خود رها میشود.
گدار شروع میکند به نوشتن دربارة سینما. ابتدا با عنوان مستعار هانس لوکاس، برای مجله گازت دو سینما و سپس برای مهمترین مجله سینمایی همة دورانها: کایه دو سینما. در آنجا با تروفو، ریوت، شابرول، رومر و البته پدر معنوی، آندره بازن آشنا میشود، همانی که شور سینمایی و البته لکنتِ زبانش غوغایی در دلِ گدار راه میاندازد. در همان سالها به برزیل و آرژانتین میرود. به قول خودش حال کار کردن ندارد و نمیخواهد از والدینش هم پول قرض کند. بنابراین رو میآورد به دزدی. مثل دوست نزدیکش تروفو. بالاخره دستگیر میشود و البته با نفوذ پدرش آزاد میشود. اما برای درمان به آسایشگاه روانی در سوئیس منتقل میشود.
3- پس از رهایی از بیمارستان، مادرش به او پول میدهد تا فیلم کوتاه بسازد. به فرانسه بازمیگردد، به پاریس. نقدهای درخشان مینویسد و سه فیلم کوتاه دیگر میسازد. موج نو کلید میخورد. رفقای جوان نامشان در پاریس پیچیده است.