
کتاب بازم کنارتم
1 عدد
نگاه دریایی تینا بالا آمد و در نگاه سیاه سهیل قفل شد. چشمهایش خانهی اشک شد وقتی لب زد:
- سهیل!
و سهیل بیتاب و بیقرار او را به طرف خود کشید. همهی نفسهایش پر شد از عطر بودن او. تینا پلکهایش را روی هم گذاشت و به خلسهای شیرین فرو رفت. نمیخواست در آغوشش به چیزی جز بودنش بیندیشد. صدای سهیل را گرم و گیرا کنار گوشش میشنید: عاشقتم تینا. تو رو خدا این و باور کن. اما باور نکن یه روزی برسه که عشق و علاقهام نسبت به تو کم بشه.
صفحه 395



چطور جین آستین به هشام مطر در یادگیری انگلیسی کمک کرد؟
مصاحبه با هشام مطر، رماننویس و روزنامهنگار اهل لیبی

لمسکردن هم قوانین خود را دارد
معرفی کتاب کودک لمسکردن یا لمسنکردن، مسئله این است! نوشتهی هانتر ماناسکو

نویسندهای که با چشمان کودکی به ادبیات نگاه کرد
معرفی کتاب کودک سیمین دانشور نوشتهی فاطمه سرمشقی