
کتاب اعتراف باز
1 عدد
یک ماه مانده به تولد چهل سالگی اش می فهمد فرزند ناخواسته بوده است، نه حاصل اشتیاق و خواستی برای به دنیا آوردنش. همین میشود که از آن به بعد مهربان شده است.
خود افشاگری و اعتراف بازی کردن با دم شیر است. لذتی ماجراجویانه و دردی دلپذیر دارد. بله، درد دلپذیر. مثل خاراندن جای یک زخم تازه پوست گرفته. حتی خون انداختنش. شهلا زرلکی در این کتاب کاری شبیه به همین خاراندن جنون وار را انجام میدهد. او از نمایش این کار هم ابایی ندارد و در ادای این اعتراف هم کم نمی گذارد. ادا کردن را هم در معنی انجام کامل و صادقانه و بی کم و کاست آن و هم در معنای نمایشگری و ایجاد جاذبه به کار می بندد.

