کتاب آب نبات پسته ای
کتاب آب نبات پسته ای
برای اینکه نظر دایی را جلب کنم ، گفتم:<< دایی، اگر خدایی نکرده آقا نعمت یا ساسان معتاد بشن، تو اگر دامادشان بشی، به خاطر اعتیاد اونا همه پول های حلالی که با فیلم های ویدئو بدست میاری، دوباره به باد مره ها!>>
دایی که حواسش درگیر ویدئو بود، گفت: <<محسن به نظرت اگه به این آقای اشرفی ویدئو ر کرایه بدم خوب پول مده؟>>
نه من حواسم به حرف های دایی بود و نه دایی به حرف من گوش می کرد.
صفحه 124
به من از شبهای پررمزوراز سرزمین شنزارها بگو
معرفی کتاب شهرهای افسانهای، شاهزادگان و جنها (از اساطیر و افسانه های عرب) نوشتهی خیرات الصالح
زبان رمزی اوما ویمپل
معرفی کتاب کودک نمودار خانهی ویمپلها نوشتهی بن گیبسن و ریف لارسن
و صدایی که خفه نخواهد شد
معرفی کتاب قلاده سرخ نوشتهی ژان کریستف روفن