کتاب چگونه شغل دلخواه مان را پیدا کنیم
کتاب چگونه شغل دلخواه مان را پیدا کنیم
1 عدد
اشتیاق داشتن یک
شغل ارضاکننده، شغلی که معنا داشته و تجسم ارزشها، علایق و هویت انسان باشد،
پدیدهای امروزی است. اگر لغتنامهی ساموئل جانسون[1] را که در سال 1755 به چاپ رسید
باز کنید، اصلا کلمهی «رضایت» را در آن نمیبینید. قرنها ساکنین دنیای غرب، چنان
گرفتار تامین نیازهای اولیهی خود بودند که دیگر مجالی برای اندیشیدن به مقولهی
شغل جالب و ارضاکننده نمییافتند. اما امروز، گسترش رفاه مادی، ذهن ما را آزاد
کرده است تا توقعات بیشتری از سفر زندگی خود داشته باشیم.
ما وارد عصر جدید رضایتمندی شدهایم، عصری که رویای بزرگ آن از پول فراتر رفتن و به معنا رسیدن است. برای راب، سمیرا و ایان، دیگر داشتن یک شغل آبرومند با مشخصههای قدیمی، امنیت شغلی و درآمد خوب، کافی نیست. هنوز هم بازپرداخت وامها اهمیت دارد، اما آنها به چیزی نیاز دارند که عطش درونیشان را فروبنشاند. و در این نیاز، آنها تنها نیستند.
در خلال تحقیقاتم برای نگارش این کتاب، با افراد زیادی از کشورهای مختلف درخصوص مسیر شغلیشان صحبت کردم، از کارمندان پراسترس بانک گرفته تا گارسونهای خسته، فارغالتحصیلان مقروض، مادرانی که میخواستند دوباره سر کارهای ثابتشان برگردند و تقریبا تمامی آنها مشتاق داشتن شغلی بودند که ارزشش بالاتر از چک حقوقی آخرماه باشد.
با این حال برای بیشتر آنها، یافتن شغلی ارضاکننده، یکی از بزرگترین چالشهای زندگیشان بوده است. عدهای به علت نداشتن موقعیت و یا عدماعتمادبهنفس در شغلهای خستهکننده خود، به دام افتاده و بعضیها هم بعد از آزمون و خطا بالاخره شغل موردعلاقهی خودشان را پیدا کرده بودند. بسیاری، همچنان در جستوجوی مطلوب خود بودند و البته بودند کسانی هم که نمیدانستند از کجا باید شروع کنند. تقریبا تمامی آنها لحظهی «این کار، کار من نیست» را تجربه کرده بودند، حالا یا در هیات یک حملهی عصبی یا یک الهام و یا احساسی مرموز که میگفت این جاده آنها را به جایی نمیرساند. حکمت این داستانهای تغییر شغل، نه در فراز و نشیبهای ملایم و پایانهای خوش، که در چالشهای شخصی پیچیده و نفسگیر آنهاست.