کتاب وضعیت آخر
کتاب وضعیت آخر
1 عدد
در سالهای اخیر گزارشهای زیادی درباره نارضایتی و بیطاقتی مردم از وضع روانپزشکی در همه جا بوده است - از مدت درمانی که انگار تا ابدیت طول میکشد، از مخارج زیاد، از نتایج نامعلوم، و از آن همه واژههای مبهم و اسرارآمیز. برای بسیاری از مردم درست مثل این است که یک آدم کور در یک اتاق تاریک دنبال یک گربة سیاه بگردد که اصلاً آنجا نیست. کتابها و مجلات علم روانشناسی و روانپزشکی میگویند که درمان روانکاوی خوب است ولی این که آن درمان چه هست و چه کاری انجام میدهد هنوز کاملاً روشن نیست. در بسیاری از مواقع تا طرف دیوانة زنجیری نشود کسی او را نزد روانپزشک نمیبرد. گو اینکه هزاران کلمه دربارة روانپزشکی نوشته شده، اما هیچ وقت اطلاعات ساده و سودمند و متقاعدکنندهای به مردم داده نشده است تا عقیدة آنها را نسبت به دکتر روانپزشک عینکی و ریش پروفسوری کاریکاتورهای مجلات با آن کاناپة کذائیاش، تغییر دهد.
در این نارضایتی و بیطاقتی نه تنها از طرف مردم بلکه از طرف روانپزشکان نیز ابراز شده است. و من یکی از این روانپزشکانم. این کتاب حاصل جستجویی است در جهت یافتن جواب برای مردمی که همیشه سؤال میکنند و میخواهند واقعاً بدانند که مغز و فكر آدمی چگونه کار میکند و چرا ما فلان کار را میکنیم و بهمان کار را نمیکنیم.
پیشگفتار