کتاب نامه های فلوبر

نویسنده: گوستاو فلوبر

شخصیت‌های من نباید این چنین صحبت کنند. بلند پروازانه است که بخواهی به قلب انسان‌هایی راه یابی که دو هزار سال پیش زندگی می‌کردند و هیچ چیز تمدن شان شبیه تمدن ما نبود. حقیقت را یک لحظه، چون جرقه ای، می‌بینم اما در جانم نفوذ نمی‌کند. ... خمیازه می‌کشم، منتظر می‌مانم، در خلا رؤیا می‌بافم و آزرده می‌شوم. لحظه های غمگین زندگی ام را این چنین گذرانده ام، لحظه هایی که هیچ بادی در قایقم نمی‌وزید. جان آدمی در این لحظه هاست که به آرامش می‌رسد! ولی خب دیرزمانی ست که در به همین پاشنه می‌چرخد! مهم نیست، باید در برابر شوربختی صبور بود روزهای خوب را یادآور شد و همچنان به آن‌ها امیدوار بود.

ص ۱۵۴

افزودن به پاکت خرید 260,000 تومان

کتاب نامه های فلوبر

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

هارمونیِ نوِ شناخت

هرمان بروخ: مروری بر زندگی و آثار

مهربانی همیشه بازمی‌گردد

مروری بر داستان ممنونم آمو! نوشته‌ی اوگه مورا

باغ‌وحش کاغذی

معرفی کوتاه کتاب کودک تو لک لکی یا دارکوب؟ نوشته‌ی علی خدایی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 260,000 تومان