کتاب موسم هجرت به شمال
کتاب موسم هجرت به شمال
1 عدد
شبی گرم از شبهای ماه ژوییه بود، نیل در آن سال یکی از کمسابقهترین طغیانهای خود را پشتسر میگذاشت، از آنگونه سیلهایی که هر بیست یا سی سال یکبار اتفاق میافتد. اتفاقی که بهصورت حکایتهایی درمیآمد که پدران برای فرزندان خود تعریف می کردند. آب بیشتر زمینهای ممتد میان ساحل و صحرا را – آنجا که خانهها قرار داشتند – گرفته بود. کشتزارها بهصورت جزیرههایی وسط آب درآمده بودند. مردان با قایقهای کوچک میان خانهها و کشتزارها رفتوآمد میکردند یا این مسافتها را با شنا طی میکردند و مصطفا سعید آنطور که من میدانستم شناگر خوبی بود.