کتاب مصدق در محکمه نظامی
کتاب مصدق در محکمه نظامی
مقارن ساعت ۵ بعدازظهر مجدداً جلسة دادگاه تشکیل شد و پس از اعلام رسميت جلسه دادستان اجازة صحبت خواست.
رئيس: بفرمایید.
سرتیب آزموده: با نهایت احترام به عرض دادگاه محترم میرساند: شاید هفتة گذشته بود که جناب آقای دکتر مصدق در این دادگاه فرمودند: «اعتصاب غذا میکنم.» صبح روز بعد اینجانب خدمتشان شرفیاب شدم. پس از التماسهایی که کردم، حتی روی مبارکشان را بوسیدم و قصدم این بود که حتیالمقدور کمتر پاسخ بیانات ایشان را بدهم، ولی ملاحظه میشود که آقای دکتر مصدق اساساً ناراحت هستند. مباحثی را پیش میکشند که وظیفة دادستان دادگاه است بهمنظور اینکه کوچکترین نکتة ابهامی باقی نماند، در پاسخ فرمایشات ایشان نظر خود را به دادگاه عرضه میدارم. اینجانب قصد ندارم که به عقب رجعت کنم و آنچه را که گفتهام تکرار کنم. در موقع بیان کیفرخواست، آقای دکتر مصدق به اینجانب تحمیل نمودند که ساعات زیادی وقت دادگاه را بگیرم و روی اصول قانون اساسی عرایضی به عرض برسانم.
بیانات امروز آقای دکتر مصدق از یک جهت مرا متأثر میکند که چگونه یک فرد ایرانی که مدتها زمام امور این کشور را در دست داشته چنین بیاناتی میکند. از طرف دیگر خوشوقت میشوم که آقای دکتر مصدق به زبان فارسی صریح خود با دو لب خود در دادگاه میگویند: «یاغی هستم.» و میگویند: «بنا به فکر من، حکومت ایران باید حکومت استبدادی باشد.» این آقا در همین دادگاه در چند دقیقة قبل چنین فرمودند که در هیچ مملکت مشروطهای پادشاه حق ندارد نخستوزیر را معزول کند. فرمودند: «دولت اینجانب، یعنی هیئتوزیران من، جسارت این را نباید داشته باشند که در امورات نخستوزیر از جمله فرمان عزل اظهارنظر کنند.» فرمودند اگر دادگاه اجازه دهد، از ممالک مشروطه سند بیاورند که پادشاهان ممالک مشروطه حق عزل و نصب وزرا را ندارند. و بالاخره اصول قانون اساسی مشروطیت ایران را تفسیر فرمودند.
صفحه ۶۰۱