کتاب مرسیه و کامیه
کتاب مرسیه و کامیه
1 عدد
سفر مرسیه و کامیه سفری است که میتوانم نقل کنم، اگر بخواهم، چون دائماً همراهشان بودم.
به واقع سفری به نسبت راحت بود، نه دریایی بود نه مرزی برای عبور، از ولایاتی گذشتند که به طور کلی گزندی بهشان نرسیده بود، گرچه قسمتهایی از آن متروک بود. مرسیه و کامیه از موطن نرفتند، این اقبال بسیار بلند را داشتند. مجبور نبودند با موفقیت بیش یا کم رودررو شوند با رسوم، با زبانها، با قوانین، با آب و هوا و با خوراک عجیب و غریب، در محیطی که شباهت چندانی ندارد به آن محیطی که ابتدا در کودکی، بعد در جوانی، بعد در بزرگسالی به اش خو کرده بودند. وضع هوا، گرچه اغلب نامساعد بود (اما آنان حالی شان نمی شد)، هرگز از حد اعتدال فراتر نرفت، یعنی از حدی که همچنان میشد تحمل کرد، خطری نداشت اگر چه بی دردسر نبود، کفش و لباسشان نسبت به مردم بومی عادی در خور بود. در مورد پول، اگر وسعشان به وسیله نقلیهی درجه یکی یا هتلی مجلل نمیرسید، با این همه آنقدر بود که ادامه بدهند، به این ور و آن ور بروند، بیآنکه به صدقه محتاج شوند. در نتیجه میتوان گفت که در این خصوص هم خوش اقبال بودند، تا حدودی. باید جان میکندند، اما کمتر از خیلیها که باید جان بکنند، شاید کمتر از بسیارانی که دست به کار میشوند، که بر اثر نیازی گاه معلوم و گاه نامعلوم به حرکت در میآیند.
صفحه ۱۱