کتاب ما را با برف نوشته اند
کتاب ما را با برف نوشته اند
1 عدد
نگرانم میشد و هی میخواست که مواظب تیغ بوتههای پنبه باشم و نگاه ازم برنمیداشت. میدویدم و از جلوی چشمش دور و دورتر میشدم. یکهو دلم برای همهمان میسوزد. برای بابا که معلوم نیست دردش چیست. حتماً فکر میکند عماد وصلهی ما نیست و به خاطر من چیزی نمیگوید. شاید فکر میکند جد و آباد عماد و حاجی خیری بودهاند که زمینهای آقاجانش را توی اصلاحات ارضی سال چهلویک از چنگشان در آوردهاند.
صفحه 65
ده کتاب برتر دربارهی افراد گمشده
این داستانهای منقطع که هم در رمانها و هم در زندگی واقعی اتفاق میافتند، به شدت تأثیرگذار و کلیدی برای یک اضطراب جهانی هستند
باومگارتنر
مرور و بررسی آخرین کتاب پل استر، باومگارتنر (پروفسور عاشق)
انگار تو یکی از کابوسهای فروید گیرکردیم!
معرفی نمایشنامهی جیببری نوشتهی جو اورتن