کتاب كیمیا پرورده حرم مولانا
نویسنده: غلامرضا خاكی
سلطان ولد در مثنوی ولدی این سخنان شمس را به این گونه نظم درآورده است:
خواهم این بار آن چنان رفتن که نداند کسی کجایم من
همه گردند در طلب عاجز ندهد کس نشان من هرگز
بهنظر میرسد مولانا تهدیدات شمس را جدی میدانسته و تلاش میکرده تا او نرود، اما شمس به این نتیجه رسیده بود باید برود و ایجاد فراق را مایه پختگی مولانا میدانست:
سفر من برای برآمدِ کار توست، الا آنست که البته فراق پخته میکند و مهذّب میکند، اکنون مهذب و پخته وصال اولیتر یا پخته فراق؟
اینکه در وصال پخته شود و چشم باز کند کجا، و آن که بیرون ایستاده بود تا کی در پرده راه یابد، چه ماند بدان که در اندرون پرده باشیم مقیم... (164:1)
- نام کتاب: كیمیا پرورده حرم مولانا
- ناشر : هرمس
- تعداد صفحات: 289
- شابک: 9786004560399
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1397
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی عرفانی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
حلب در روح من ساکن است
مصاحبه با خالد خلیفه
سفری به دنیای نمادین
مروری بر کتاب ناز بالش نوشتهی هوشنگ مرادی کرمانی
باغوحش کاغذی
معرفی کوتاه کتاب کودک تو لک لکی یا دارکوب؟ نوشتهی علی خدایی
کتاب های پیشنهادی