کتاب فلسفه هنر
کتاب فلسفه هنر
1 عدد
یادداشتهای روزانهی دلاکروا و کنجکاویهای زیباشناختی بودلر در فلسفهی هنر پس از هگل اهمیت به سزایی دارند. دلاکروای نقاش و بودلر شاعر سنت مهمی را بنیان گذاشتند و هنرمندان مختلف به پیروی از آنان رسالاتی دربارهی نقاشی نوشتند. مثلا سینیاک از اوژن دلاكروا تا نئوامپرسیونیسم را نوشت، گوگن و ون گوک نامه نگاری میکردند، پل کله Das bild deutsche Dernken تفکر تصویری و کاندینسکی معنویت در هنر را نوشت. اینها آثار نقاشانی است که به نوشتن رسالهای کاملا تخصصی دربارهی نقاشی اکتفا نمیکردند. هگل دریافته بود که هنر توان بیان امر مطلق را از کف داده و به تاریخ پیوسته است. او این چنین و بسیار هوشمندانهتر از افلاطون هنر را محکوم میکرد و در عين حال مسئلهی هنر و بنابراین مسئلهی جایگاه هنرمند در جامعهی مدرن و بیروح و بورژوا را با شدت و حدت به میان میکشید. هگل زوال هنر را به خوبی با زبان فلسفه تشریح کرد، اما نباید از دیدن هنرمندانی تعجب کرد که خود به کاوشهای فلسفی در معنای آثارشان میپرداختند، زیرا اینان میخواستند کم لطفی جامعه و اصحاب معرفت مطلق در حق هنرمندان را جبران کنند و به توجیه آثارشان بپردازند.
صفحه ۶۵