کتاب فراروایت در ارباب حلقه ها
کتاب فراروایت در ارباب حلقه ها
شبکهی داستان
جنبههای فرارواییِ ارباب حلقهها نهتنها از همان ابتدای متن، بلکه از ابتدای فرآیند تألیفش آغاز میشود و شامل موضوع تکراريِ بستارداستان و مسئلهی آغاز مجدد آن است. اواخر رمان هابیت خوانندگان متوجه میشوند که بیلبو «تا آخر عمرِ بسیار طولانیِ خود به خوبی و خوشی زندگی کرد». داگلاس اندرسون در تفسیر خود به ما یادآوری میکند که بستار قاطعِ این جمله وقتی برای تالکین مسئلهساز شد که او قصد کرد به پیشنهاد ناشرش، استنلی آنوین، عمل کند و کتابی دیگر دربارهی هابیتها بنویسد. «ایجاد ارتباطی پذیرفتنی بین هابیت و کتابی که قرار شد دنبالهی همان داستان باشد به مانعی عبورناپذیر تبدیل شده بود.» (نامهها) اندرسون مینویسد «خوشبختانه تالكين موفق شد این مانع را دور بزند». ما یک گام جلوتر میگذاریم و میگوییم او حتی مانع را به فرصت تبدیل کرد. زیرا این دور زدن، نهتنها شامل معرفی فرودو و اكتشافات جدید دربارهی حلقهای شد که بیلبو آن را پیدا کرده بود، بلکه شامل شناساندن «کتاب سرخ سرحد غربی» نیز میشد.