
کتاب عشق لرزه
2 عدد
ریشارد تو فکر میکنی بهم خیانت کردی؟
الینا من رو راست بودم. همیشه. قرار بود تظاهر کنم اما عاشقت شدم و میخواستم که خوشبخت بشی ریشارد، از صمیم قلبم این رو میخواستم. حتا گاهی پیش میاومد که یادم میرفت قبلاً کی بودم. (به طرف ریشارد بر میگردد.) میدونم حق نداشتم و گناه من این بود که این موضوع رو ازت قایم کردم؛ اما از این که بگذریم باهات رو راست بودم. ای کاش که حرفام رو باور میکردی...
ریشارد با این حال فکرش رو میکردی که بالاخره یک روز حقیقت برملا میشه؟ (الینا سکوت میکند.) مگه نه؟
الینا تا وقتی که میشد ازت قایم میکردم.
صفحه ۱۱۳


تو همانی که امشب در رؤیا خواهم دیدش
یادداشتی بر کتاب «تو مثل من فردا دنیا آمدی: نامهنگاریها (۱۹۲۲-۱۹۳۶)، نویسندگان: مارینا تسوتایوا، بوریس پاسترناک، راینر ماریا ریلکه»

عشق میتواند انسان را به دروغهای بزرگی وادار کند
مروری بر نمایشنامهی نوای اسرارآمیز نوشتهی اریک امانوئل اشمیت

متأسفم که اجازه دادم بری
معرفی کتاب قول شرف نوشتهی ماریون دین بوئر