کتاب طوطی فلوبر | نشر چشمه
کتاب طوطی فلوبر | نشر چشمه
نیازی نداشتم که گوستاو وارد زندگیام شود. به شرایطم نگاه کنید. سی و پنج ساله بودم، زیبا بودم، مشهور بودم. اول شهر اکس و بعد پاریس را فتح کرده بودم. دوباره جایزه شعر آکادمیا را برده بودم. شکسپیر را ترجمه کرده بودم. ویکتور هوگو مرا خواهر و برانژه مرا الههی شعر صدا میکرد. زندگی خصوصیام؟ شوهرم در حرفهی خودش محترم بود. حامیام درخشان ترین فیلسوف زمانهی خود بود. آثار ویکتور کوزان را نخواندهاید؟ باید این کار را بکنید. عجب ذهن شگفت انگیزی! تنها کسی که افلاتون را درست فهمید، دوستِ فیلسوف [مملکت] شما آقای میل بود.
صفحه184
این آدمها کی هستند؟
برگرفته از کتاب "عشق در زمستان آغاز میشود" نوشتهی سایمون ون بوی، ترجمهی عرفان مجیب، نشر هیرمند
اندوه بهای شجاعت عاشقان
مروری بر کتاب عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه نوشتهی جولین بارنز
اگر در زندگیتان موفق نبودهاید لااقل در مرگتان موفق باشید
معرفی کتاب مغازهی خودکشی نوشتهی ژان تولی