کتاب شیراز؛ خیابان افرا

 روی جلد کتاب شیراز؛ خیابان افرا

کتاب شیراز؛ خیابان افرا


نوع جلد:شمیز,رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
مشخصات بیشتر
متاسفانه این کتاب موجود نیست
درباره‌ کتاب

سه ماهی می‌شد که برگشته بود شیراز، بی‌بی گلاب دلش به حال بی‌بال‌ و پری‌اش سوخته بود، به حال زانوی غمش، به حال بچه‌های ناز پرورده‌اش که حالا میان خانه‌ی خیابان افرای شیراز محدود شده بودند به یک حیاط بیست متری و یک اتاق در طبقه‌ی بالا... دلش سوخته بود به حال مهدختش که دل کنده بود از حبیب و دل بسته بود به مردی که نامرد بود. همان شد که کنار گوشش خواند و راهی کلاس خیاطی‌اش کرد بلکه لاک تنهایی و اندوهش بشکند که همان هم شد، کنار برش و اندازه و الگو کشیدن، سعیده را دید و از آن روز شده بود خواهر نداشته‌اش، مادرش شده بود خاله صدیقش و دل داده بودند به درد و دل‌های مهدخت که تا آن روز همه بغض شده بود بیخ گلویش از ترس دل کوچک بی‌بی، که نشکند از دردهایی که کشیده و دم نزده. برای سعیده گفته بود از اول همه چیز را، از اول حبیب تا آخر شاهرخ، فقط یک چیز را نگفته بود... روزهای دل کندنش را... آن قدر درد داشت آن روزها که زبانش سنگین می‌شد از گفتنش... خوب یادش می‌آمد که سعیده پرسید: «حالا کجاست این حبیب؟»

دل مهدخت ریخت. «نمی‌دونم.»

سعیده چشم درشت کرد. «یعنی چی نمی‌دونم.. خب بپرس!»

مهدخت لبخند غمگینی زد. «از کی؟»

صفحه ۱۹۲

مشخصات کامل کتاب
نام کتاب: شیراز؛ خیابان افرا
نوع جلد:شمیز,رقعی
دسته بندی: داستان فارسی
تعداد صفحات:418
شابک:9786007507483
شماره چاپ:2
سال چاپ:1397
امتیاز و دیدگاه کاربران
از 5
امتیاز دهید!
شما هم درباره این کتاب دیدگاهتان را ثبت کنید!

هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید
هیـچ دیدگاهی برای این کتاب ثبــت نشـده است! اولین دیدگاهتان را بنویسید