کتاب سرگذشت من
کتاب سرگذشت من
اولین کاری که چارلی کرد این بود که برخلاف جریانهای روز شنا کند و با آن جماعت همساز ناهمساز شود. پس نخست ظاهری سوای ظاهر دیگران برای خود انتخاب کرد که ویژگی بارزش بیقوارگی و ناجوری در مقابل آن ظواهر آراسته و جور بود، یعنی با قد و قواره و شکل و ظاهر دیگران بیهیچ روی نمیخواند. درین باب مینویسد: «وقتی به اتاق رختکن میرفتم به خودم گفتم بهتر است شلواری گل و گشاد بپوشم و عصایی نازک به دست بگیرم و یک جفت کفشگت و گنده به پا کنم و کلاه دربی هم بر سر بگذارم. دلم میخواست ظاهری بی قواره و ناجور داشته باشم شلوار گشاد و کت تنگ و کلاه کوچک و کفش های بسیار بزرگ.
صفحه ۱۳