کتاب سانست پارک
کتاب سانست پارک
تقریباً هیچ چیزی دربارهی خودش به پیلار نگفته است. حتی وقتی روز اول در پارک همدیگر را دیدند و پیلار از روی حرف زدنش فهمید اهل جای دیگری است، به او نگفت که آن جای دیگر نیویورک و دقیقتر بگوییم وست ويلج منهتن است، اما اشارهی مبهمی کرد که جایی در شمال زندگی میکرده. کمی بعد که حل تمرینهای امتحانات ورودی کالج را شروع کردند و مایلز او را با ریاضیات آشنا کرد، پیلار به سرعت متوجه شد که او باید چیزی بیش از یک کارگر پاکسازی دورهگرد باشد، اینکه تحصیلکرده، باهوش و عاشق ادبیات است و اطلاعاتش به قدری وسیع و صحیح است که معلمان انگلیسی دبیرستان جان اف کندی به چشم پیلار شیاد و کلاهبردار آمدند. یک روز از او پرسید کجا درس خوانده است؟ مایلز شانه بالا انداخت، نمیخواست اسمی از استایوسنت بیاورد و سه سالی که در براون گذرانده بود. اما با اصرار پیلار، نگاهش را به زمین دوخت و زیر لب گفت در یک کالج دولتی کوچک در نیوانگلند. هفتهی بعد که رمانی از رنزو مایکلسون که اتفاقاً پدرخواندهاش بود به پیلار داد، او متوجه شد که ناشری به نام هلر بوکز آن را منتشر کرده و از او پرسید با آن چه نسبتی دارد.
صفحه ۲۳