کتاب زمین انسانها
کتاب زمین انسانها
2 عدد
خانه ما بیشک رفته رفته بیشتر رنگ انسانی میگیرد. خود ماشین هر چه کاملتر شود بیشتر پشتکاری که برای آن ساخته شده پنهان میگردد. به نظر میرسد که تمام تلاش بشر در عرصه صنعت، همه محاسبهها و تمام شبهایی که روی نقشهها به صبح آمده است به نتیجهای رسیده است که نشان دیدنی آن جز سادگی نیست. گویی تجربه چندین نسل لازم بود تا رفته رفته انحنای یک ستونی یا خم بدنه سفینهای یا تنه هواپیمایی پیراسته گردد تا به جایی که صفای ابتدایی یک سینه یا شانه به آن داده شود. به نظر چنین میآید که کار مهندسان و نقشهکشان و حسابکنندگان دفاتر فنی جز این نیست که بپیرایند و صیقل دهند، اینجا مفصلی را سبک سازند و آنجا بالی را تعادل بخشند چنانکه دیگر محسوس نباشد. دیگر بالی نباشد به بدنهای بند شده، بلکه شکلی پدید آید در حد کمال و عاقبت از ناپاکی پرداخته، مجموعهای طبیعی و همچون کلمات شعری به وجهی مرموز به هم مربوط. پنداری کمال زمانی حاصل میشود که دیگر چیزی زدودنی نمانده باشد نه زمانی که چیزی افزودنی باقی نباشد. ماشین در پایان مسیر تکامل خود ناپدید میشود.