کتاب دوستش داشتم
کتاب دوستش داشتم
1 عدد
«بیشتر از هر چیزی توی دنیا دوستش داشتم، بیشتر از هر چیزی... نمیدانستم که میشود کسی را اینقدر دوست داشت... حداقل در مورد خودم اینطور فکر میکردم... فکر میکردم برای اینجور دوستداشتن ساخته نشدهام. ابراز عشق، بیخوابی، شور و هیجان ویرانگر... اینها همه مفت چنگ آدمهای دیگر. اصلا کلمهی «شور و هیجان» بهنظرم مسخره میآمد. شور و هیجان، شور و هیجان! برایم چیزی بود بین هیپنوتیزم و خرافات. برای من... برای من که واژهی غلطاندازی بود. و بعد، درست زمانی که منتظرش نبودم، بر سرم هوار شد. و من ... من عاشق زنی شدم.