کتاب خشم
کتاب خشم
او که روی تختخواب بالایی سیگار می کشید بیآنکه از جایش حرکت کند، در حالی که لباس کامل پوشیده و هنوز کفش هایش پایش بود گفت:«اکنون تو کوارتت شماره شانزده درF ماژور را خراب کردی»
«برام مهم نیست! دارم سعی میکنم بخوابم!»
یکی از دو پسر دیگر چراغ های لخت و بدون آباژور سقفی را روشن کرده بود و هر دو آنها از تختخواب هایشان بیرون جسته و در حالی که زیر شلواری به پا داشتند ایستاده و منتظر بودند ببینند بعد چه اتفاقی رخ خواهد داد
صفحه 32
چه خوش‌اقبال‌اند آنان که در زمانه‌ی شوستاکوویچ زیست می‌کنند!
معرفی کتاب چگونه شوستاکوویچ نظر مرا تغییر داد نوشته‌ی استیون جانسون
کالین هوور مخاطره‌آمیزترین، پرهیاهوترین و عاشقانه‌ترین رمان‌های خود را انتخاب می‌کند
کالین هوور: از کتاب‌های پرفروش تا موفقیت جهانی
در باب تجربه‌ی سوگ در کودکان
مروری بر کتاب مامان دلم برایت تنگ شده نوشته‌ی ربکا کاب
