کتاب ترجمان دردها
نویسنده: جومپا لاهیری
چطور شد اینها را برای من تعریف کردید؟
- شما را به خدا، اینقدر به من نگویید خانم داس. من فقط بیست و هشت سالم است. احتمالاً شما بچههایی به سنّ من دارید.
«این طور هم نیست.» آقای کاپاسی از اینکه فهمید به چشم پدر به او نگاه میکرده ناراحت شد. احساسی که قبلاً نسبت به او پیدا کرده بود، همان احساسی که باعث شده بود موقع رانندگی خودش را در آینة ماشین برانداز کند، کمی فروکش کرد.
«اینها را به دلیل استعدادهاتان برایتان گفتم.» پاکت برنجک را، بیآنکه درش را تا بزند، دوباره گذاشت توی کیفش.
آقای کاپاسی گفت: « متوجه منظورتان نمیشوم.»
- متوجه نمیشوید؟ هشت سال تمام نتوانستهام این را به کسی بگویم، حتی به دوستهایم، به راج که ابداً. حتى بو هم نبرده است. خیال میکند هنوز هم عاشقش هستم. خُب، چیزی ندارید بگویید؟
صفحه ۷۵- نام کتاب: ترجمان دردها
- مترجم: مژده دقیقی
- ناشر : هرمس
- تعداد صفحات: 197
- شابک: 9789643630034
- شماره چاپ: 6
- سال چاپ: 1399
- نوع جلد: شمیز,پالتویی
- دسته بندی: داستان کوتاه آمریکایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
خیلی دور، خیلی نزدیک
جومپا لاهیری: مروری بر زندگی و آثار
«یعنی چه که بروم بیمارستان؟ من که چیزیم نیست.»
بخشی از کتاب «اینجا همه آدمها این جوریاند» اثر لوری مور
«اما هیچکدام از آنها پدر نبود.»
درباره کتاب بازگشت اثر هشام مطر
کتاب های پیشنهادی