کتاب بهرام صادقی
کتاب بهرام صادقی
برخی داستانها گویی که با مخاطب خود سر شوخی دارند و برخی مخاطبان را وامی دارند تا مدام بپرسند ماجرا چیست، نویسنده چه می خواهد بگوید، آیا قصد شوخی و بازی دارد؟
اگر پاسخ دهیم بله، نویسنده بازی دارد به برخی برمی خورد، فکر می کنند داستان جدی نیست، فکر می کنند که به بازی گرفته شده اند و تنها معدودی امتیاز و افتخار به بازی گرفته شدن را می دانند و اصولا این که چقدر بازی جدی است.
این فرضیه را تکمیل کنم، به نظر من این طبع بازی طلب تنها در برخی داستانها نمایان نمی شود؛ در ذات داستان است. هر داستانی در اساس دارای کشمکشی درونی و ساختاری است که از تقابل و درهم آمیزی، از بازی میان خیال و واقعیت نشئت می گیرد. هر داستانی از طرفی ادعای واقعی بودن دارد، و از طرف دیگر خود عنوان داستان در تقابل با واقعیت و در جهت نفی آن حرکت می کند. « واقع گرایانه» ترین داستانها توهمی است از واقعیت و فانتزی ترین آنها به هنگام روایت ادعای واقعی بودن را دارند. این تناقض یکی از عناصر اصلی زیبایی و کشش ابدی داستان است.
صفحه ۳۹