کتاب از فرانکلین تا لاله زار (زندگی نامه همایون صنعتی زاده)
کتاب از فرانکلین تا لاله زار (زندگی نامه همایون صنعتی زاده)
مبارزه با بیسوادی
■ میان این همه کار چه شد که به مبارزه با بیسوادی روی آوردید؟
□ قضیه از توی یکی از کنفرانسهای بینالمللی شروع شد. قرار شده بود سال مبارزه با بیسوادی یونسکو را در ایران بگیرند. گمان میکنم سال ۶۳ یا ۶۴ میلادی بود. دولت هویدا تازه سر کار آمده بود. جلسهای گرفته بودند که مقدمات این کار را فراهم کنند. در این جلسه عدهای را دعوت کرده بودند. وزیر آموزش و پرورش، رئیس دانشگاه، نخستوزیر، همة اینها. آن موقع وزیر هدایتی بود. جلسه هم در کاخ والاحضرت اشرف در سعدآباد بود. گفته بودند مبارزه با بیسوادی کتاب هم میخواهد. پس صنعتی را هم بگویید بیاید که مسائل مربوط به کتاب را او مطرح کند. ما هم رفتیم. تمام طول جلسه من نشسته بودم گوش میکردم که اینها چه میگویند. حرفهایی میزدند که از نظر من پرت و پلا بود. در طول جلسه هم یک کلمه حرف نزدم. بودجه تصویب کردند. برنامه تصویب کردند. شجاعالدین شفا همهکارهاش بود. آخرهای جلسه خانم اشرف رو کرد به من گفت آقای صنعتی، شما حرفی ندارید؟ گفتم والا، من اصلا نمیدانم قضیه چیست. یعنی اصلاً نمیفهمم شما دارید چه کار میکنید. گفت یعنی چه نمیفهمید. بهش برخورد. گفتم شما که میخواهید مردم را باسواد کنید اصلاً تعریفی از سواد دارید، مقصود از سواد چیست.
بسیار عالی بود
بسیار عالی بود