کتاب آنک نام گل
کتاب آنک نام گل
صبح روز ورودمان وقتی در میان کوهها بودیم، سر بعضی از پیچها هنوز میشد دریا را دید که ده مایل بیشتر با آنجا فاصله نداشت، شاید هم کمتر. سفرمان پر از چیزهای عجیب و غریب بود، چون گاهی خود را یکباره روی یکی از شیبهای پلکانی مییافتیم که بر فراز خلیجی زیبا معلق بود و بعد وارد شکاف عمیقی میشدیم که در آن کوهها از دل کوههای دیگر ارتفاع میگرفتند و هر یک منظره ساحل دوردست را از چشم پنهان میکردند، و در این حال آفتاب راه خود را به زور در درههای عمیق بازمیکرد. پیشتر هرگز تداخل تنگاتنگ دریا و کوهها را مثل این بخش از ایتالیا ندیده بودم، سواحلی که در خط مناظر آلپی حرکت میکرد، و در بادی که میان تنگهها زوزه میکشید، برخورد متناوب نسیم روحبخش دریایی با تندبادهای منجمد کوهستان را احساس میکردی.
صفحه 486
مروری بر کتاب آنک نام گل نوشته امبرتو اکو را در آوانگارد بخوانید.