کتاب آبنبات هل دار
کتاب آبنبات هل دار
1 عدد
فرهاد پسر عموی حمید تازه از تهران بود. موقع حرف زدن مدام تهرانی میشکست و وقتی از مسافرتهایش به شمال تعریف میکرد میشد حسادت را در چشم بچههایی که تا به حال از پلیس راه هم آن طرف تر نرفته بودند. دید وقتی فرهاد از بازیهای مهیج شهر بازی تهران صحبت میکرد حرفهایش برای مایی که مهیج ترین بازی عمرمان بوجول بازی بود اعصاب خردکن بود البته وقتی از فانفار حرف میزد ما هم با لهجه بجنوردی - تهرانی از چرخ و فلک عمو اصغر که گاهی توی کوچه مان میآمد تعریف میکردیم؛ اما چیزی که او میگفت با چیزی که ما سوار شده بودیم خیلی فرق میکرد.
مروری بر کتاب آبنبات هل دار نوشته مهرداد صدقی را در آوانگارد بخوانید.