سوال: از کتابها و برنامههای تلویزیونی خسته شدهام که در آنها انسانهای وحشتناک کارهای وحشتناکی در قبال دیگران انجام میدهند. ممکن است کتابی بامزه یا الهامبخش یا هردو را پیشنهاد کنید که کتابهای خوب و خوشخوانی باشند، کتابهایی که از بهترین جنبههای انسانی بگویند، نه از بدترین آنها. در اویل دهۀ ششم زندگیام هستم و هرگز از کتاب دست نکشیدهام، در وبسایتی مشغول به کار هستم و میخواهم حس بهتری نسبت به جهان داشته باشم.، بینام.
پاسخ از: کیت کلاوی، نویسنده و منتقد آبزرور
میگویند شادی «صفحههای سفیدی» مینویسد – سفید با رگههایی زرد یا خاکستری. به نظرم کتابها و مخصوصاً رمانهای خیلی زیادی هستند که آگاهانه پوچگرایند و من از کتابهایی که نیروهای بد در آن چیره میشوند خسته شدهام. درمان طبیعت[1] از ریچارد مابی اولین ایستگاه ماست- تا آرامش خود را بازیابیم. او این کتاب را برای رهایی از افسردگی ناشی از اندیشههای مرتبط با نورفولک نوشته است. کتاب بسیار الهامبخش و ستودنی است.
اگر دنبال کتاب طنزی هستید، رمان کلاسیک بهسوی پایان صبح [2]نوشتۀ مایکل فرین را از دست ندهید. داستان این رمان درمورد خیابان فلیت لندن است که شاید به نظر داستانی قدیمی بیاید، اما طنز آن کهنه نیست. بار اولی که این کتاب را خواندم دانشجو بودم و از مواجهه با امتحاناتم میترسیدم و خواب خوشی نداشتم. خواندن این کتاب قبل خواب مرا میخنداند و کمک میکرد بتوانم بخوابم. به تازگی کتاب مادهاسب[3] نوشتۀ مری گیتاسکیل را تمام کردم. این کتاب داستان دختری از خانوادۀ نابهسامان است (بله متوجه هستم، اما کمی صبر کنید) که با ماده اسبی لجوج دوست میشود و نه به شکل افسانهای، اما مادر آشفته و خانوادۀ ناتنی خوب اما پرمشکلش را به هم پیوند میدهد. این رمان هم پر از تحرک و رستگاری است و خواندن آن را پیشنهاد میکنم.
پیرمرد صدساله ای که از پنجره خانه سالمندان زد به چاک و ناپدید شد
منبع: گاردین
کتابدرمانی مجموعهی پیشنهاد کتاب است، این کتابها هر کدام بنا به پرسشی مشخص یا موضوعی معین انتخاب میشوند.
[1] Nature Cure
[2] Towards the End of the Morning
[3] The Mare
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.