نگاهی متفاوت به زندگی

مروری بر کتاب کودک پلو خورش نوسته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی

آتنا منتظری

شنبه ۱ بهمن ۱۴۰۱

کتاب کودک پلو خورش از هوشنگ مرادی کرمانی

کتاب پلو خورش مجموعه‌ی داستان‌ کوتاهی از آثار هوشنگ مرادی کرمانی و جزء دلپذیرترین آثار اوست که به عمق جان مخاطبان می‌نشیند و آن‌ها را با خود هم‌سفر قصه‌ها می‌کند. این کتاب برای نوجوانان مناسب است و به آن‌ها افق دید وسیعی از جامعه‌ی خود از گذشته تا امروز می‌دهد. فضای کتاب کاملاً نوستالژیک است و مخاطب را غرق در حال و هوای گذشته‌ها می‌کند. نویسنده به‌خوبی در قالب داستان و با زبانی طنزگونه به موضوعات مهمی از جمله فاصله‌ی طبقاتی، تفاوت فرهنگ‌ها، ساده‌زیستی، همدلی و درک متقابل افراد پرداخته است؛ ضمن این‌که کوشیده است مشکلات جامعه را نیز در داستان‌های خود منعکس کند و در نتیجه خالق طنزی تلخ اما بسیار جذاب شده است.

نثر کتاب بسیار ساده، روان و شیوا است و مخاطب به‌آسانی می‌تواند با آن ارتباط عمیقی برقرار کرده و با آن احساس راحتی و همدلی کند. خواندن این کتاب به ویژه برای نوجوانان بسیار ضروری است؛ چراکه موجب می‌شود با فضای سنتی ایرانی انس بگیرند و همدلی و تعامل اجتماعی را درک کنند. نویسنده در پس هر داستان، تشبیه‌های‌ ساده و مثال‌ها می‌کوشد مفهومی ژرف و عمیق را منتقل کند و این روش را نه‌تنها در این کتاب، بلکه در تمامی آثارش مبنای کار خود قرار داده است و همیشه در حین خواندن داستان‌هایش به این موضوع پی می‌بریم.

این کتاب شامل بیست‌و‌یک داستان کوتاه است که درون‌مایه‌ی تمام آن‌ها طنز است؛ طنزی آمیخته به واقعیت؛ طنزی خلاقانه و جذاب و گاه تلخ. یکی از داستان‌ها که نام کتاب هم برگرفته از آن است، «پلو خورش» نام دارد و موضوع آن شاکله‌ی کتاب را شکل می‌دهد. داستان پلو خورش درباره‌ی جمعی از بچه‌های بازمانده از زلزله است که همگی داغدار هستند و عزیزانشان را از دست داده‌اند. حال برای تسلی بخشیدن به آن‌ها اردویی ترتیب داده شده است تا به تهران سفر کنند. آن‌ها در این سفر با عجایبی رو‌به‌رو می‌شوند که تاکنون تجربه‌ی مواجه با آن‌ها را نداشته‌اند و لحظات تلخ و شیرین زیادی را در کنار یکدیگر از سر می‌گذرانند. همه چیز برای آن‌ها متفاوت است: خیابان‌ها، آداب‌ورسوم و حتی غذاها. یک شب برای صرف شام به یک رستوران می‌روند، اما به دلیل شلوغی و ازدحام جمعیت مدت زیادی گرسنه می‌مانند و هیچ کس به آن‌ها توجهی نمی‌کند. نویسنده‌‌ای که بچه‌ها را همراهی می‌کرده است، ناگهان مانند آن‌ها خشمگین می‌شود و همراه بچه‌ها برای شکایت نزد وزیر می‌رود و در آخر، آن‌ شب مهمان وزیر می‌شوند.

همدردی مسئله‌ی بسیار مهمی است که برای ما تعریف نشده است؛ همیشه ما را به همدردی تشویق کرده‌اند، اما از اصول آن چیزی نگفته‌اند. این‌که چطور مرهم باشیم، نه نمک بر روی زخم! « عیب ما این است که برای هیچ چیز برنامه‌ریزی نداریم. عیب ما این است که در هر حادثه‌ای بچه‌ها را قربانی می‌کنیم. قربانی ترحم. ما ملت ثروتمند و باهوشی هستیم، اما برنامه‌ریزی و مدیریت درست و حسابی نداریم. در زمین لرزه‌ها و سیل‌ها و هر اتفاق دیگر بچه‌های تنها و بی‌کس را به همدیگر نشان می‌دهیم و مردم را احساساتی می‌کنیم و می‌خواهیم از آن‌ها کمک بگیریم که به آن‌ها لباس و خوراک و پتو بدهند. چرا باید از رستوران‌‌دار‌ها برای شام بچه‌ها کمک بگیریم تا لقمه‌ی نانی به این بچه‌ها بدهند، که سر گرسنه به بالین نگذارند. چرا آن‌ها را جلوی مردم خجالت‌زده می‌کنیم!»[1]

پایان داستان‌های کتاب با شادیِ غم‌انگیزی عجیین شده است؛ پارادوکسی که بر احساسات مخاطب اثر می‌کند و تا مدت‌ها در یاد می‌ماند. پایانی خوش و خرم نمی‌تواند بر عمق درد داستان سرپوش بگذارد. نویسنده به‌خوبی دردهای جامعه را به تصویر کشیده است. «از نویسنده پرسیده بودم: برای داستان پایان شاد بهتر است یا غم‌انگیز؟ گفته بود: پایان هر داستانی باید از دل داستان بجوشد. نباید پایان را با چسب به داستان بچسبانیم. امیدواری و شادی در پایان داستان چیز خوبی است. اما اگر داستان جور غمگینی هم تمام شود، اشکال ندارد. مهم این است که پایان ذهن خواننده را درگیر کند.»[2]


منبع: مرادی کرمانی، هوشنگ، پلو خورش، تهران، نشر معین، 1386


[1]- مرادی کرمانی،153:1386

[2]- همان، 160

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

مهمانی از مادران سرزمین‌مان

مهمانی از مادران سرزمین‌مان

درباره‌ی کتاب مهمان مامان نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی

یک قاشق چای‌خوری با طعم حقیقت

یک قاشق چای‌خوری با طعم حقیقت

مروری بر کتاب قاشق چای‌خوری نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی

شما که غریبه نیستید

شما که غریبه نیستید

برگرفته از کتاب "شما که غریبه نیستید" نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی، نشر معین

کتاب های پیشنهادی