افراد بسیاری از نسل جدید هرگز چیزی بیش از یک توئیت یا متن اینستاگرام نمیخوانند. چگونه میتوان برای خواندن متون طولانی (مثل جنگ و صلح تالستوی) به صبوری و نظم دست یافت؟
سوال از: هالیمه ناواز، ۳۲ ساله، حسابدار مقننه، لیدز.
پاسخ از ویو گروسکوپ، کمدین و نویسندۀ کتاب آنا کارنینا: درسهای زندگی از ادبیات روسی
رفیق هالیمه، چه سؤال خوبی. اول میخواهم فرض شما را به چالش بکشم. چرا باور عمومی را بپذیریم که این کتابها «عظیم» و «طولانی» هستند؟ هرچه ظاهر این کتابها را بزرگتر جلوه بدهیم، دلهرهآورتر و طولانیتر به نظرمان خواهند آمد. چه میشود اگر با آنها همانطور که هستند و بدون پیشفرض مواجه شویم؟ مانند کتابهای راهنمای زندگی که میتوانند سرگرممان کنند و بشر جایزالخطا آنها را نوشته است.
تالستوی خود را احمقی میخواند که به تخممرغ آبپز اعتیاد دارد، اغلب دو کلاه به سر میگذارد و زنش را بیچاره میکند، از بس که او را وامیدارد به رونویسی از رمانهایش- هفت بار. پس هر وقت به درد خودتان در مقام خواننده فکر میکنید، یاد بدبختی زن تالستوی هم بیفتید. همۀ رماننویسان انسان هستند؛ و همۀ شاهکارهای ادبیات تنها کلماتی هستندکه یا در جان شما طنین میاندازند یا نه. این فرصت را به آنها بدهید که به دلتان بنشینند یا اینکه ناامیدتان کنند.
چگونه میتوانیم خوانندۀ منظم و پرحوصلهای باشیم؟ زمان خود را تقسیم کنید. پانزده دقیقه قبل از خواب را کنار بگذارید. تمام زمانتان را در عبور و مررو به مطالعه بگذرانید. میتوانید خود کتاب را قسمت کنید. جنگ و صلح را میتوان در چند هفته تمام کرد، اگر در هر نوبت پنجاه صفحه بخوانید. وقتی آندرو دیویس میخواست اقتباسی از جنگ و صلح برای بیبیسی بنویسد، نسخۀ دستدومی از جنگ و صلح را با قیچی آشپزخانه به چند قسمت تقسیم کرد. باز هم راه حل دیگری میخواهید؟ با داستانهای کوتاه چخوف شروع کنید، مخصوصاً «بانو با سگ ملوس». بیست صفحه است و داستانی بهغایت کامل.
منبع: گاردین
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.